مجله علمی خبری اینفو
معنی نام مدد
مدد : (عربي)1- ياري كمك؛ 2- (در قديم) يار ياور مددكار؛ 3- آنچه به چيزي افزوده ميشود تا قدرت آن را بيفزايد.
معنی نام مرآت
مرآت : (عربي) (در قديم) آينه، ( آينه و آئينه.
معنی نام مُراد
مُراد : (عربي) 1- خواست، آرزو، مقصود، منظور، قصد؛ 2- (در تصوف) پير؛ 3- (در قديم) عزم، اراده، مايهي كامراني و موفقيت؛ 4- (در عرفان) كسي است كه قوت ولايت در او به مرتبهي تكميل نقصان رسيده باشد؛ 5- (اَعلام) 1) نام پنج تن از شاهان عثمانی. مراد اول: [761-791 قمری]، مراد دوم: [824-855 قمری]، مراد سوم: [982-1003 قمری]، مراد چهارم: [1032-1049 قمری]و مراد پنجم: [1293 هجری]؛ 2) مراد بیگ ترکمان: شاه [903-908 قمری] سلسلهي آق قوینلو، که پس از شکست از شاه اسماعیل صفوی به بغداد گریخت و سرانجام در دیار بکر به دست شاه اسماعیل کشته شد.
معنی نام مرتضي
مرتضي : (عربي) 1- (در قديم) پسنديده شده، مورد رضايت و پسند قرار گرفته؛ 2- (اَعلام) 1) از لقبهای امیرالمؤمنین علی(ع)، امام اول شیعیان؛ 2) مرتضی زبیدی [1145-1205قمری] محدث و لغت شناس عرب، اهل عراق و ساکن زبید یمن و مصر، مؤلف فرهنگ عربی تاج العروس و شرح احیای علومالدین غزالی.
معنی نام مِرصاد
مِرصاد : (عربي) (در قديم) كمينگاه، گذرگاه.
معنی نام مَزدا
مَزدا : (اوستایی) 1- به معني دانا ؛ 2- (در اديان) در آيين زرتشتي به خدا اطلاق ميگردد، اهورامزدا.
معنی نام مسعود
مسعود : (عربي) 1- مبارك، خجسته؛ 2- (در قديم) نيك بخت، سعادتمند؛ 3- (اَعلام) 1) نام سه تن از شاهان سلسلهي غزنوی. مسعود غزنوی: شاه [421-432 قمری]، که برادرش محمّد ابن محمود را زندانی کرد. در زمان او سلجوقیان به خراسان تاختند و طغرل او را شکست داد. در نتیجه سربازانش بر او شوریدند، او را کشتند و برادرش را به شاهی برداشتند. مسعود دوم: شاه [441هجری] طفل شش ماههي مودود غزنوی، که درباریان پس از مرگ مودود او را به سلطنت برداشتند ولی چند روز بعد عمویش را با او در سلطنت شریک ساختند، که آن هم دوامی نیافت. مسعود سوم: شاه [492-508 قمری]، شوهر خواهر سلطان سنجر؛ 2) نام دو تن از شاهان سلجوقی روم. مسعود اول: شاه [510-551 قمری]. مسعود دوم: شاه [682-696 قمری]. او در سال 677 از سوی اباقاخان حکومت سیواس، ارزنجان و برخی شهرهای آسیای صغیر را داشت و ظاهراً پس از خلع برادرزادهاش كيقباد سوم [در سال 700]، دوباره چهار سال دیگر حکومت کرد؛ 3) مسعود، غیاثالدین: شاه سلجوقی عراق، کردستان و آذربایجان [529-547 قمری].
معنی نام مسلم
مُسلِم : (عربي) 1- پيرو دين اسلام، مسلمان؛ 2- (اَعلام) 1) مسلم ابن عقيل ابن ابيطالب: [قرن اول هجری] پسرعموي امام حسين(ع) و فرستادهي او به کوفه، که از مردم آنجا برای امام حسین(ع) بیعت گرفت. ابن زیاد والی او را دستگیر کرد و به شهادت رساند؛ 2) مسلم ابن حجاج نیشابوری: [204-261 قمری] محدث ایرانی، که برای تألیف کتاب معروفش صحیحِ مسلم، سفرهای زیاد و 15 سال وقت صرف کرد. از تألیفهای دیگرش: اَلمُسنَدُالکَبیر و اَلجامع است.
معنی نام مُسَيّب
مُسَيّب : (عربي) 1- رها كنندهي آب يا ستور كه به هر كجا خواهد رود؛ 2- آزاد كنندهي بنده؛ 3- (اَعلام) نام يكي از تابعين كه از سرداران اميرالمؤمنين علي(ع) بود.
معنی نام مسيح
مسيح : (= عيسي) (اَعلام) 1) لقب حضرت عيسي(ع) كه به قولي به معني «دوست و بسيار پيمايش كنندهي زمين» است؛ [در قاموس كتاب مقدس آمده عيسي ملقب به مسيح است زيرا كه از براي خدمت به خدا معين و قرار داده شده است] + ] عیسی؛ 2) مسیح تهرانی (= میرزا مسیح مجتهد استرآبادی): [1193-1263 قمری] روحانی شیعهي ایرانی، از مجتهدان بانفوذ تهران در زمان فتحعلیشاه که به تقاضای روسها به عراق تبعید شد.